یه عالمه اتفاق
سلام عشقم منو ببخش که اینقدر دیر برات نوشتم راستش این مدتی که نبودم هزار تا اتفاق افتاده که برات توضیح می دم دو بار اومدم و اتفاقارو برات نوشتم و موقع آپ کردن کامپیوترم می ترکید و آپ نمی شد تو این دو ماه کارهای شرکت و وام شرکت خودمون و زندگی از یه طرف و رفتن مامان و بابای من به مکه از طرفی دیگه باعث شلوغی و گرفتاری من شده بود مامان و بابای من 22 بهمن رفتن مکه و سوم اسفندم برگشتن دلم خییییییییییییییلی برای مامانم تنگ شده بود و احساس غم داشتم اون موقع فهمیدم که نبود پدر و مادر چقدر زجر آورره خدا به کسایی که پدر و مادرشونو از دست دادن صبر بده توی این مدت مکه و قبل و هم بعد همه کارها رو دوش من و باباجون و خاله فرشته بود واقعا هم...
نویسنده :
پناه تو
13:13